چه به روزم آمده است؟
که سیاه تر...
و چه بر من میرود
وقتی تو میایی...
تمام روز
سیاه یا سپید
روشن یا تاریک
تو را میبینم
و چهره ات مجسم نمی شود...
از تاریکی ذهن غبار گرفته من است
یا تو مرا پُر کرده ای
آنقدر که
-شاید
"خودت" را می بینم
آنچه که باید،