سکوت سپید

صدای صندلی کافه!

سکوت سپید

صدای صندلی کافه!

چشمای خیس

چشمای خیست رو نگیر از من

از چشمهای من که بدتر نیست


امروز بارونـــــم بهم می گـفــت

چشم کسی هم قدّ ما تر نیست


تو، آخــــرین شبهــــــای پاییزی
چشمای تو یلدای بیــــــــ پایان

من مثـــل روز اول ســـــالـــــم
دستای من، دست تو رو میخوان

ما ســالهای ســـال باریدیم
این فصل از رگبــــــار بیزاره

آخر خدا صبرش تموم میشه
جای چشامون سیل میذاره

چشمای خیست رو نگیر از من
این روزها هم میره از یادت

مــثــل کســـی که آخر قــصه
بی تو یه روز می میره از یادت

نظرات 4 + ارسال نظر
matin دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:53 ق.ظ

kheyli ghashang bud....!!!!!

ممنونم متین

BānØØЎê ĢĦām دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:11 ب.ظ http://banooyegham.blogspot.com

پیش از هر چیز خوبه که هنوز می نویسی ! فکر می کردم بعد شمسه خشک شده قلمت :)

به نظرم جای کار زیاد داره این شعرت ! بعضی بیت هاش خوبه و بعضی اش خوب نیست و باعث شده کارت رو ضعیف کنه !
اینش خوب بود :
" مــثــل کســـی که آخر قــصه
بی تو یه روز می میره از یادت "

ادامه بده رفیق ....

این کامنت اصلا منو شارژ کرد
ممنون بانو.روش باید کار کنم

زهرا پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:09 ب.ظ http://hidesmile.blogfa.com/

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام وای میدونی چند وقته نیومدم؟؟؟من واقعا عذر خواهم

علی سه‌شنبه 9 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 ب.ظ http://نداشته بیدم :دی

اول فقط یکی دو بیت رو توی استتوس میبینی و یه حس عالی بهت دست میده
بعدش
کامل که از اون خط اول میخونی یه حس عالی ای که داشتی ناب میشه :)
خیلی خوبه :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد